مارالمارال، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

مارال جونم

بیست و دوم

سلام به همه ی دوستان شکرخدا و به لطف آقای دکتر ، الان مارال جون خیلی بهتر شده و فقط یکم از نظر وزن از روی جدول کمتره  البته این یکم که میگم یکم زیاده و تقریبا حدود دو کیلو کمبود وزن داره . توخونه ی بابابزرگش واسش یه تاب وصل کردیم و تقریبا هرروز عصر اونجا کل کلماتی که تاالان (هجده ماهگیش) میگه : مامان ـ بابا ـ دد ـ تاب تاب ـ به به ـ آبه ـ نی نی ـ علی ـ مامی ـ الو(زمان برداشتن تلفن) ـ جوجو (وقتی ی پرنده میبینه) ـ  ماهی ـ  گل ـ دایی ـ برو ـ بیا ـ همین ـ لب ـ مو ـ دست ـ پا ـ برق ـ طلا ـ کلاغ میگه : قارقار  بع بعی میگه : بع بع  جوجو میگه : جیک جیک دستاشو به حالت قنوت بالا میبره و دعا میکنه (وقت اذا...
30 فروردين 1394

بیست و سوم

با سلام و تبریک سال نو به همه ی دوستان امیدوارم واسه همتون سال خوبی باشه . و ممنون از دوستانی که تلفنی جویای حال مارال جون بودن . تعطیلات عید با همه ی شادی ها و دید و بازدیدهاش گذشت تا رسیدیم به صبح سیزده فروردین که مارال جون دومین سیزده به در عمرشو تجربه میکرد . البته این بار بزرگتر شده و بازیگوشتر هرچند یه کوچولو دستش برید  و چند ساعتی کلا دستشو باچسب زخم بالا نگه داشته بود و نمیدونست چی شده!! اما به خیر گذشت . شکر خدا . اتفاق بعدی هم که همتون در جریانش هستین  اشتباه و خطای واکسیناسیون هجده ماهگی! و شکایت ما از مرکز بهداشت و مسؤل تزریق و... که باعث شد مارال جون یه هفته ی خیلی سخت رو با تب بالا و عفونت و پای و...
23 فروردين 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مارال جونم می باشد